بازیگری که تحت تاثیر «آخرین دختر» کارگردان شد
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۳۴۳۷۴
آفتابنیوز :
او که بیشتر به عنوان بازیگر فعال بوده و با اجرای این نمایش، اولین کارگردانی خود را تجربه میکند، از دغدغهاش در پرداختن به مسائل زنان ایزدی در جریان جنگها گفت و تاکید کرد تا هر زمان که حرفی برای گفتن داشته باشد، بازیگری و کارگردانی را در کنار هم ادامه خواهد داد.
صوفی درباره اولین انگیزهاش برای کارگردانی یک اثر نمایشی گفت: بعد از سالها تمرین، آموزش و تجربههای مختلف در زمینه نمایش، مدتی بود در تدارک تجربه کارگردانی بودم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: با کارگردانی بیگانه نبودم. از اتودهای کلاسی در چند کارگاه کارگردانی و شناخت عناصر درام و دانشگاه که چند ترم کارگردانی سینما خواندم تا دستیاری در چند پروژه بزرگ از جمله «هفت خان اسفندیار». البته در کنار کارگردانی همچنان به بازیگری تعلق خاطر دارم.
صوفی که تحت تاثیر رمان «آخرین دختر» تصمیم به اجرای این نمایش گرفته، در این باره توضیح داد: این کتاب تاثیرات زیادی بر ذهن و روان من داشت و مطمئن شدم که میخواهم روایتی با چنین موضوعی را به نمایش بگذارم. در شکل گیری متن بر اساس رُمان، اتودهای بسیاری زدیم تا به متن حاضر رسیدیم.
او با اشاره به درونمایه این رمان اضافه کرد: این رمان خاطرات دختر کرد جوانی است از دوران کودکی و پس از آن دوران اسارت و فرار و پناهندگیاش تا رسیدن به سازمان ملل و دریافت جایزه صلح نوبل.
صوفی در پاسخ به این پرسش که برای اجرای این نمایش چقدر درباره زنان ایزدی و مسائل آنان در جریان جنگ پژوهش کرده است، گفت: از طریق رسانهها در جریان فجایع انسانی و کشتار جمعی انسانهای بیگناه ایزدی بودم، اما کتاب «آخرین دختر» تاثیر عمیقی در من ایجاد کرد. بارها آن را خواندم و متاثر شدم، از آنچه بر کودکان و زنان بیگناه ایزدی گذشته است. بیش از دو سال با بهرهگیری از فیلم و عکس و کتاب و نوشته تحقیق و پژوهش داشتیم.
او با ارایه توضیحاتی درباره پروسه نگارش متن این نمایش اضافه کرد: از آقای پیام لاریان که اولین نگارش را برگرفته از کتاب داشتند، بسیار ممنونم و سرانجام آقای دانش اشراقی به عنوان طراح متن و متین ایزدی به عنوان نویسنده نمایشنامه «خانم جرج کلونی» بینهایت سپاسگزارم.
صوفی درباره روایت ماجراهای این نمایش در فضای هالیوود و در پاسخ به اینکه چه شد که به این روایت رسیده است، توضیح داد: اَمَلل کلونی از فعالین حقوق بشر است و وکیل نادیا مراد و در نوشتن کتاب به نادیا کمک کرده است. بعد از دریافت جایزه صلح نوبل توسط نادیا مراد، این موضوع نزد افکار عمومی مهم و انسانی جلوه کرد. خصوصا وقتی انگیزه سفر پاپ فرانسیس به عراق شد، نادیا مراد در مارس سال ۲۰۱۷ در حاشیه مراسمی در میدان سن پیر در واتیکان، دیدار کوتاهی با پاپ داشت. پاپ علیرغم چیزهای وحشتناکی که در این کتاب روایت شدهاند، خواندن آن را توصیه میکند.
او در عین حال افزود:، اما روایت این کتاب تمهیداتی لازم داشت تا علاوه بر بخشهای مهم و دراماتیک در بستری غیر کلیشهای و خلاقانه با رویکردهای سیاسی و اجتماعی و اساسا فلسفه وجودی داعش شکل بگیرد. انتخاب آخر ما با پیشنهاد آقای دانش اشراقی و البته با قلم هنرمندانه آقای ایزدی، پردازش این موضوع در حاشیه یک فیلم اکشن با حضور بدل جرج کلونی صورت گرفت. به طور طبیعی به خاطر وکالت ایشان و کمک در نگارشِ کتاب «آخرین دختر» نوشته نادیا مراد، در نمایش به حضور خانم کلونی هم پرداخته شد.
صوفی، اجرای این نمایش را تجربهای دشوار و در عین حال دلچسب دانست و گفت: تجربه سختی بود، اما بسیار آموختم در این مدت، جریان تکاملی شکلگیری یک ایده در ذهن تا رشد و تجلی پیدا کردنش بسیار شیرین و دلچسب است. در این دو سال چند بار به دلایل مختلف از متن گرفته تا شرایط اجتماعی، تمرینات ما متوقف شد و من هر بار از ادامه راه منصرف میشدم، اما لطف استادان و گروه حرفهای عزیز و همراهم و بیم و امیدهایی که مدام با آن دست و پنجه نرم میکردم، هر بار مرا سرشار از شوق و انگیزه میکرد تا با سختکوشی، گامهای ابتدایی خودم را با کمک معلمان و همکارانم در عرصه کارگردانی بردارم.
او با ابراز خرسندی از همکاری با تعدادی از هنرمندان حرفهای تئاتر در این نمایش ادامه داد: یک شانس فوقالعاده است که در کنار چنین هنرمندان بزرگ و با تجربه و درخشانی به عنوان کارگردان امکان زیست و همکاری و آموختن داشتم. خدا را شاکرم و از همه استادان خودم آقایان پارسایی، دانش اشراقی، نجفی، شفیعی ثابت که در چندین اثر از جمله «هفت خان اسفندیار» توفیق همکاری در کنارشان داشتم، سپاسگزارم.
صوفی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره انتخاب بازیگران این نمایش نیز گفت: به قول معروف نقش، بازیگران را میطلبد. در این پروژه و در یک بازه زمانی طولانی، هنرمندان زیادی برای هر کدام از نقشها دعوت شدند و البته ملاک من ارتباط با متن و درک صحیح نقش بود. بیش از ۲۰ نفر برای نقشهای مختلف دعوت به کار شدند و حتی در مقاطعی، چند تن از آنها مدتی تمرین کردند و سرانجام، بازیگران فعلی به عنوان گزینههای نهایی، انتخاب شدند. در این مسیر، آقای بهنام شرفی به عنوان انتخاب اول، کمک قابل توجهی برای آزمون و تمرین با بازیگران داشتند.
او اضافه کرد: در حال حاضر از انتخاب هوشمندانه خانم رفیع با تجربیات تصویری و جسارت نفس بازغی عزیز که اولین تجربهاش را انجام میدهد و همچنین حضور موثر ماهان عبدی و الکس ملک کرم خوشحالم و قدردان همه عزیزان گروه به ویژه استاد حسین پارسایی و استاد حسین میرزا محمدی و گروه کارگردانی و دستیاران هستم.
او در پایان با بیان اینکه قصد دارد بازیگری و کارگردانی را به طور همزمان ادامه بدهد، افزود: تصور میکنم تا هر زمان که حرفی برای گفتن داشته باشم، همچنان بازیگری و کارگردانی را در کنار هم تجربه کنم.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: کارگردان اجرای این نمایش نادیا مراد آخرین دختر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۳۴۳۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
نمایش «رجوع» این روزها در تهران روی صحنه میرود تا به اختلافات متداولِ این روزها در روابط بین زن و شوهرها بپردازد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، داستانها و ماجراهای مربوط به روابط زن و شوهری همیشه دستمایه ساخت آثار نمایشی بوده است. از فیلمهای «همسر»، «آتش بس»، «توفیق اجباری» تا نمایشهای «بازیگر و زنش»، «تن شوری» و ... هنرمندان را به سمت خلق آثاری با این موضوعِ همیشه جذاب سوق داده است.
جذابیت همیشگی این سوژه باعث شده پدید آورندگانِ تئاترِ «رجوع» نیز به سمت تولید اثری نمایشی با موضوعِ روابط زن و شوهری بروند. رجوع به قلم کیمیا خلج و کارگردانی سعید حشمتی در قالب اپیزودهای مشابه به چالشهای زندگی زناشویی میپردازد. روایت داستان در بستر دادگاه، اندکی کلیشهای و تکراری به نظر میرسد. اگر از این زاویه به دادگاه نگاه کنیم که عموماً ارجاع به دادگاه و قاضی آخرین راهکار برای حل بحرانها باشد پس باید این اشکال را متوجه نویسندهی نمایش «رجوع» دانست که هیچ فرصتی را برای سازش بین زوجین قائل نبوده و صدور حکم قضایی را فصل الخطاب قرار داده است.
کلنل دست به دامن عارف شد / نازنین بیاتی انتخاب مناسبی بود؟البته در نمایش اشاراتی به فرصت دادگاه برای ایجاد سازش بین زوجین برای تفکر و تأمل بیشتر شده اما این اقدام نویسنده ناکافی به نظر میرسد و شاید اگر به جای فضای دادگاه، اتفاقات نمایش در حضور شخص دیگری مانند یک مشاور خانواده رخ میداد، فرجام مثبت و امیدوار کنندهتری برای کاراکترهای نمایش قابل تصور بود.
اپیزود نخست این نمایش روایت زن و شوهری بود که اختلافاتشان مربوط به استقلال زن و زیباییهای ظاهری بود.
در «رجوع» دیالوگها چکشی و پینگ پونگی است و نویسنده به خوبی موفق به ایجاد بده بستانها در نمایشنامه شده است. داستان زندگی کاراکترها به شکل صحیحی پرداخت و روایت شده و نویسنده به شناخت درستی از کاراکترهای نمایشش رسیده است. در هر اپیزود تفاوت کاراکترها به وضوح قابل دریافت است و نویسنده در نگارش آنها خلاق و پویاست.
اما نکته مهمی که در مورد متن وجود دارد نوع نگارش آن است. اخیراً در بسیاری از آثار، نویسندگان را نمیتوان مؤلف محسوب کرد. مؤلفی که ایده دارد، مشق میدهد، درس میدهد و شاید راهی نشان میدهد و....
اپیزود دوم؛روایت کارگردانی بود که به عنوان یک سلبریتی، در عین ازدواج با همسری روستایی، ارتباطاتی موازی داشت و همین موضوع موجب اختلافات شدید بین او و همسرش شده بود.
بخش زیادی از نویسندگان نسل جدید روایتهایی گزارش گونه دارند. روایتهایی که گویی تنها برای صرفا جهت اطلاعِ مخاطب نوشته شدهاند یا اینکه گویی یک گزارش خبری هستند تا یک نمایشنامه با هدفی والا و نتیجهگیری که به کارِ زندگیِ مخاطب بیاید.
البته که در بسیاری از آثار خبری، خبرنگاران نتیجه گرا و هدفمند هستند و تنها صرفاً راوی یک رویداد نیستند؛ بلکه موجب ایجاد چالشهای جدی میشوند. اما در «رجوع» نویسنده فقط «گزارشگر» است. گزارشگری که گزارش میدهد؛ در بطن جامعه خانوادههایی هستند که شرایط ویژه و متفاوتی بر زندگی آنها حاکم است.
کیمیا خلج با نوشتنِ متن «رجوع» فقط به مخاطب خبر میدهد و مخابرهگر یک اتفاق است؛ البته که همین هم ارزشمند است. اما نباید فراموش کنیم که نویسندهی این نمایشنامه راهکار ندارد، ایده ندارد و هدایت گر نیست.
شاید به همین علت است که به رغم هدایت صحیح و خوب بازیگران توسط کارگردان، حس و حال تماشای یک اثر تئاتری ویژه به مخاطب منتقل نمیشود.
اپیزود سوم مربوط به زن و شوهری بود که تفاوتهای اعتقادی و فرهنگی عمیقی با همدیگر داشتند و همین مسئله اختلافات شدیدی بین آنها ایجاد کرده بود.
اساساً در شرایط مشابه هیچ راهی برای به چالش کشیده شدن خلاقیت کارگردان وجود ندارد و یا حداقل بیننده تلاشی برای خلق یک اثر بصری ویژه از کارگردان را شاهد نیست. آفتی که گریبان برخی یا شاید بسیاری از آثارِ این روزهای تئاتر ایران را گرفته است.
کارگردانان در آثار مشابه و این نمایش، به «صندلیسم!» دچار شدهاند. آفتی عجیب که با اسم رمز «مینی مال» و فقط با چیدن چند صندلی ساده در صحنه روز به روز در حال نفوذ در جان تئاتر است. هر کدام از کارگردانان هم دلایل خاصی را برای انتخاب این سبک کاری دارند که غالباً چندان منطقی به نظر نمیرسد. اجرای «صندلیسم» هرچه هست نه تنها تئاتر محسوب نمیشود بلکه شاید در چهارچوب یک اثر رادیویی ویژه هم گنجانده نشود.
البته که نمایش «رجوع» با وجود اینکه صحنهای خالی دارد و تنها به چند صندلی روی صحنه پناه برده، اما تلاش کرده تا جنبههای نمایشی و تصویری هم در کار باشد تا اثر صرفا به یک نمایش رادیویی تبدیل نشود.
اپیزود چهارم این نمایش به روایت خانوادهای اختصاص داشت که زنِ خانواده در فضای مجازی بلاگر بود و همین مسئله پایه و اساس اختلافاتِ شدیدی شده بود.
رفتن سراغ موضوعهای اجتماعی که در دل جامعه و در میان مردم جاری هستند و هر کدام از ما بارها و بارها در اطرافمان آنها را دیدهایم، بسیار ارزشمند است. پرداختن به این موضوعها حتی اگر بدون ارائهی راهِ چاره یا راهی تازه باشد، با زدنِ تلنگرهایی هرچند کوچک به مخاطب، میتوانند اثرگذار باشند.
منصفانه نیست اگر از بازی خوب بازیگران (رجوع) سخن نگوییم. از اپیزود اول تا آخرین اپیزود که با بازی شیرین و دقیقِ افشین سنگ چاپ مواجه میشویم، همه بازیگران بسیار دقیق و حساب شده ایفای نقش میکنند و این نکتهای است که به واسطه آن نمیشود از نقش ویژه کارگردان چشم پوشی کرد.
در پایان باید گفت علیرغم کاستیهایی که در نمایش «رجوع» به چشم میخورد، اما این اثر ارزش یک بار دیدن را دارد.
توضیحات نمایش:
رجوع
نویسنده: کیمیاخلج
کارگردان: سعیدحشمتی
بازیگران:
نیما هاشمی سرشت، الهام احمدی، میثاق جمشیدی، پریسا علی نیا، کیمیا خلج، هومن بنایی، روناک برخوردار، فاطمه توانا، محمد روشنفکر و افشین سنگ چاپ
-------------------------
نوشته: هبت اله یگانه
-------------------------
انتهای پیام/